مسترکلاس داستان شاهنامه - چهار

بعد از عروج کی‌خسرو لهراسپ به پادشاهی ایران می‌رسد. لهراسپ که تلاش می‌کرد همچون کی‌خسرو با داد و خرد پادشاهی کند فرزندی به نام گشتاسپ داشت که معتقد بود فردی مغرور است و از این سبب نگران بود. اختلاف بین پدر و فرزند تا حدی بود که گشتاسپ از ایران ابتدا به هند و بعد از یکبار بازگشت به ایران به روم می‌رود و آن‌جا با دختر قیصر روم، کتایون ازدواج می‌کند. قیصر روم ابتدا فرزند و دامادش را از خود طرد کرد ولی هنگامی که به پهلوانی گشتاسپ طی حوادثی پی برد آن‌ها را به دربار خود بازگرداند و گشتاسپ را فرمانده سپاه خود کرد. رومیان به کمک گشتاسپ توانستند الیاس را در مازندران شکست دهند و بعد از آن عزم حمله به ایران را کردند و همانجا بود که لهراسپ قبل از آغاز جنگ مطلع حضور گشتاسپ در سپاه روم شد و از او دلجویی کرد و وعده پادشاهی ایران را به او داد و گشتاسپ هم پذیرفت و جنگی بین ایران و روم در نگرفت. در زمان پادشاهی گشتاسپ زرتشت ظهور می‌کند و گشتاسپ هم به عنوان اولین پادشاه به دین زرتشت در می‌آید. گشتاسپ فردی آزمند بود و حتی به فرزند پهلوان خود اسفندیار شک می‌برد که او می‌خواهد پادشاهی را از آن خود کند و به همین دلیل دستور می‌دهد که او را زندانی کنند، اما تورانیان متوجه می‌شوند و از این فرصت استفاده کرده و به ایران حمله می‌کنند. هنگامی که ایران در آستانه‌ی شکست قرار می‌گیرد گشتاسپ مجبور می‌شود اسفندیار را آزاد کند تا با ارجاسب تورانی بجنگد و همینطور می‌شود و ایران پیروز این جنگ می‌شود اما ارجاسب خواهران اسفندیار را به گروگان می‌گیرد و گشتاسپ از اسفندیار می‌خواهد که خواهران خود را از چنگ ارجاسب نجات دهد تا پادشاهی ایران را به او بدهد. اسفندیار هفت خان را در راه آزاد سازی خواهران پشت سر می‌گذارد اما گشتاسپ سر وعده خود نمی‌ماند و فرزند را به نبردی می‌فرستد که از آن زنده باز نگردد. نبرد با ابر پهلوان ایران رستم.